فرحناز مظفری

گفت‌وگو با فرحناز مظفری؛ زنی که ماهی‌ها به نخ‌های صیادی او گیر می‌کنند      
اشاره: موضوع کار و کارآفرینی از آن جهت در ایران حائز اهمیت است که خلق فرصت‌های شغلی برای جمعیت جوان ایران مهمترین دغدغه به شمار می‌آید. «فرحناز مظفری» یکی از کارآفرینانی است که دغدغه کارآفرینی را از همان دوران تحصیل داشته است.
وی در سال ۱۳۵۳ در روستای گمیشان استان گلستان متولد شد. مظفری اکنون نزدیک به 45 سال سن دارد. او مدیرعامل شرکت نخ و طناب و نیز موسس و عضو هیات‌مدیره اتحادیه غیردولتی زنان توانمند استان گلستان بود. وی در جشنواره سراسری «عذرا» به‌عنوان زن نخبه کشور معرفی شد و در سال ۱۳۸۱ به عنوان زن توانمند استان گلستان و دبیر نمونه لقب گرفت.
مدیرعامل شرکت نخ و طناب از شرکت‌کنندگان در طرح ملی ترویج کارآفرینی و توان‌افزایی زنان کارآفرین بود که اوایل دهه ۸۰ و توسط خانه پژوهش نواندیش و با حمایت دفتر امور بانوان وزارت کشور اجرا شد. سایت wenet گفت‌وگویی با وی داشته است که در پی می‌آید.
***
چه شد که وارد صنعت تولید طناب شدید؟
در خانواده ما، ‌تولید طناب سابقه کهن دارد، جد بزرگ من تاجر طناب بود و در کار صادرات و واردات آن به شوروی سابق از راه آستارا فعالیت داشت.
او عقیده داشت فرزندانش از طریق صنعت پیشرفت ‌خواهند کرد نه کشاورزی و دامپروری.
‌عمویم نیز به فعالیت در زمینه نخ و طناب مشغول بود.
من نیز با توجه به سابقه خانوادگی به پدرم پیشنهاد کردم سرمایه‌ای برای تاسیس کارخانه تولید طناب‌هاب صنعتی در اختیارم قرار دهد که این ایده با استقبال پدر روبه‌رو شد.
هیچ مخالفتی دراین زمینه صورت نگرفت؟
چرا، از آنجا که محیط کار ما بسیار سنتی بود و آداب و رسوم سنتی داشت، در ابتدای امر اطرافیان، پدرم را نکوهش می‌کردند که چرا سرمایه خود را در اختیار دخترش قرار داده ‌است. مشکلات دیگری هم بود. اما از برخورد با مشکلات هراسی نداشتم و معتقدم اگر کاری راحت به‌دست بیاید، راحت هم از دست خواهد رفت.
برای تاسیس کارخانه، سرمایه‌ای که پدرتان در اختیارتان گذاشت کافی بود؟
نه، علاوه بر آن سرمایه با استفاده از تبصره ۳ توانستم مبلغ ۴۳ میلیون تومان هم وام بگیرم و کار را آغاز کنم.
تحصیلاتتان چه‌ بود؟ آیا به کسب و کارتان مرتبط بود؟
دوره چهار ساله دبیرستان را در تربیت معلم گذراندم. پس از اتمام آن در سال ۱۳۷۴ در رشته جامعه‌شناسی پذیرفته ‌و وارد دانشگاه شدم. به‌علاوه دوره‌های کار با کامپیوتر را گذراندم که در مدیریت شرکت بسیار کمک کرد. به‌طور کلی تحصیلات در حرفه‌ما بر دو محور علم و تجربه تاثیرگذار است. ولی معمولا برای انتخاب کارمندان از افراد بومی و غیرآشنا استفاده می‌کنم.
از چه زمانی مشغول به کار شدید؟
همزمان با تحصیل، تدریس نیز می‌کردم تا سرانجام در ۱۲ تیرماه ۱۳۷۷ با خاتمه یافتن امتحانات دانشکده، موفق به اخذ جواز تاسیس کارگاه خود در شهرک صنعتی شدم. در خردادماه سال ۱۳۷۸ نیز با رسیدن ماشین‌آلات مورد نیاز، کارگاه راه‌اندازی شد و محصولات از همان زمان وارد بازار شدند.
محصولات اصلی شما چیست؟
انواع نخ‌های صنعتی، کاهبندی، طناب و نخ‌های صیادی.
برای فروش محصولات مشکلی ندارید؟
بازاریابی را ابتدا از مزارع شروع کردم. به‌طوری‌که مستقیما با مشتری‌ها ارتباط برقرار کردم و از آنها خواستم در صورت تمایل به جنس به کارخانه مراجعه نکنند، بلکه از بازار پیگیری کنند. این‌کار سبب شد بنکدارها و عمده‌فروش‌ها به سراغ ما بیایند.
فعالیت شما محدود به داخل است یا خارج از کشور نیز فعالیت دارید؟
در حال حاضر بازار کار ما داخلی و شامل استان‌های خراسان، سمنان، گلستان، گیلان، مازندران، قزوین و تهران است. ولی سعی ما همواره این است که به بازار تهران وابسته نباشیم. هدف اصلی تجارت من، حضور در بازارهای جهانی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد