نام موسسه: مجتمع کشاورزی کندلوس
دکتر جهانگیری زمانی که به ایران بازمیگردد در کارخانجات سیمان تهران مشغول به کار میشود و همزمان با کار در کنکور دانشگاه پلیتکنیک پذیرفته میشود و کارشناسی ارشد مهندسی نساجی مدرک تحصیلی بعدی اوست.
وی به مدت ده سال مدیریت شرکت تولیددارو را به عهده میگیرد و همزمان با وقوع انقلاب، کارخانه هگزان که تولیدکننده محصولات شوینده و بهداشتی بود را تاسیس میکند.
همزمان مجتمع کشاورزی کندلوس را هم احداث می کند با این هدف که بتواند برای منطقه محروم و دورافتاده کندلوس کاری انجام دهد. ثبت موسسه فرهنگی و خیریه نیز از پروژههایی بود که همزمان با هگزان و مجتمع کشاورزی کندلوس انجام داد.
دکتر جهانگیری در زمان جنگ به دانشکده لندن میرود و موفق به اخذ مدرک PhD از دانشگاه North field در رشته جامعهشناسی میشود. ایشان به منظور افزودن بار اطلاعاتی خود سفرهای بسیاری به اقصا نقاط دنیا کرد و هوشمندی و استعداد خود را در زمینههای فراوانی آزمود.
تجارب کاری
تجارب کاری او درعرصه های متنوع به ترتیب تاریخی به شرح زیرمی باشد:
فعالیتهای فرهنگی :
۱ -کارشناسی برنامه علم وزندگی در رادیو
۲ کارشناس برنامه روزنه ها در رادیو
۳ چاپ ونشر ( ناشر ۱٢جلد کتاب درزمینه های علمی ومذهبی نویسنده چندین جلد کتاب و شاعر)
۴ بازسازی و اجرای بیش از ٢۰ ملودی موسیقی
5 احداث واهدای موزه کندلوس به مردم ایران
تحقیق وتولید
آموزش کارآفرینی در دانشگاهها (مثل دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران) و موسسات آموزشی به جوانان علاقهمند و کمک به آنها برای راهاندازی کسب و کار شخصی خودشان
ویژگیهای شخصیتی
پشتکار وسخت کوشی
عشق به مملکت وکار
ریسک پذیری
اخلاقگرایی
نوآوری وتنوع درکار
انسان دوستی ریشه گرفته از حس لطیفش ، سرسختی وتسلیم ناپذیری ، انگیزه بالا برای رقابت کاری ، بلندپروازی ودور اندیشی ، قدرت ایده سازی وایده پروری ،قدرت اجرایی که همگی دست به دست هم داده اند تا از او کارآفرینی تمام عیار بسازند .
الگو
این کارآفرین برتر که ۱۰ سال مدیرعامل تولید دارو بوده، معتقد است الگویش در مدیریت کارآفرینانه ، معاون وی در این کارخانه بوده که با ایده ” بشکنیم و بسازیم” باعث شده جسارت و خلاقیت دوران کودکی او تقویت شود.
منبع و منشا ایده
دانش غنی وتجربیات فراوانش در زمینههای مختلف و الهام گیری او از منابع طبیعی و ذخایر کشور بسیار درجهت گیری این امرتاثیر داشته است. پردازشگر ذهنی او ازهمان طفولیت فعالیت بدون وقفهاش را آغاز کرد و خلاقیت و نوآوری که در وجودش بود سهم بسزایی در ایده سازی او داشته است .
شروع کارآفرینی
او آغاز زندگی کارآفرینانه خود را پس از استعفا از تولید دارو و آغاز کسب و کار با ۹۰۰۰ تومان سرمایه میداند که پس تجربه چند کار کوچک ، تصمیم به راهاندازی کارخانه و تولید محصولاتی با نام هگزان میگیرد و پس از فراز و نشیب بسیار در سال ۱۳۷۴با ۵/۲ میلیارد تومان وام و بدهی کارخانه را واگذار و دوباره کسب و کار را از صفر شروع می کند.
دکتر جهانگیری این بار وارد عرصههای کشاورزی و اکوتوریسم میشود و موفق به احداث یکی از دیدنی ترین مناطق توریستی کشور در کندلوس و معرفی و پرورش گونههای جدیدی از میوهها و گیاهان دارویی میشود.
دیدگاه ها
او به اصل وجود سرمایه به عنوان واژه ای مقدس اعتقاد دارد و آنرا لازمه پیشرفت، سلامت و بهداشت تحصیلات و رفاه عمومی ذکر میکند و نیز به سرمایه دار چون شخصیتی ارزشمند که با پشتوانه عشق طی طریق می کند، می نگرد و در این خصوص احکام اساسنامه اش را اینگونه بر می شمارد.
مالکیت محترم است
سرمایه دار شریف است وچون شعور وآگاهی دارد، سرمایه دار شده است.
سرمایه گذار عالیجناب است تا باور کند آدم مهمی است.
او دیدگاه کاملاً فرهنگی اش به مسائل و نگاه باریک بینش به تمام افقهای پیش رو ازاین منظر را اینگونه توجیه می کند: « احساس فرهنگی من خیلی غلبه دارد براحساس صنعتیام. بعد فرهنگی این سرزمین آنقدر بالاست که من دست به هرکاری می زنم باید به نوعی با پوشش فرهنگی درارتباط باشد وگرنه هیچ صنعتکاری همه را ازصنعت درنمی آورد که به کار فرهنگی مشغول کند. من نسبت به کشاورزی دیدی فرهنگی دارم. درست است کارتولیدی است ولی من بایستی به روستاییان آموزش دهم و بگویم چه کار کنند. من بارها شده است برای اینکه خاصیت گیاهان را توضیح بدهم با پیرمردها و پیرزنها برای چیدن گیاهان رفتهام و حتی برخی از آنها آش درست کرده اند و من خاصیت مواد راتوضیح داده ام. این یک کار فرهنگی است.»
وی اختناقی که دربرخی موارد سطح جامعه را پوشانده است را عاملی جهت شکوفایی آن مورد می داند و اعتقاد دارد که شکوفایی دراختناق بوجود می آید .
او داشتن انگیزه ( مالی ،اقتصادی ،جاه طلبی ، سیاسی ، ..) برای هرکاری رالازمه پیشبرد انجام موفق آن کار میداند. و بالاخره اینکه فراهمکردن بستری مناسب درجهت رقابت کاری باعث افزایش انگیزه افراد و پیشرفت و تولید و توسعه می داند و میگوید که:«تمامی مسیرهایی را که سابقه تجربه آن را داشته به عنوان درهای رقابت برای سایرین باز گذاشته ام. خیلی دوست دارم که افراد مختلف بیایند و کارهای من را کپی کنند که ارزش کار برای من از بین برود و من به فکر این مسئله باشم که کارهای بالاتری تولید کنم به این دلیل که تکنولوژی کار بالاست و یک اطلاعات علمی بالا می طلبد.»
تامین منابع مالی
خود براین باور است که اگر هرفردی بتواند بجای هرکاری فضای تاریک ذهنش را روشن کند، می تواند آنقدر سرمایه از پستوهای تودرتوی آن بیرون بکشد که اصلاٌ نداند آنها کجا بوده اند. او درموردجمع آوری اشیاء قدیمی به نوعی قصد داشته است که دست به سرمایه سازی بزند چنانکه می گوید:” آن روز که من اینها راجمع می کردم فکر می کردم یک انگیزه ای بشود برای تحول اقتصادی.”
انگیزه ها
دکتر جهانگیری در مورد انگیزه خود در تاسیس مجتمع کشاورزی کندلوس این گونه می گوید:
«به دلیل عشق به ایران به دنبال راهی بودم که دینم را نسبت به آن ادا کنم لذا یک منطقه محروم از کشور را انتخاب کردم و به وزارت کشور نامهای ارسال و جریان را توضیح دادم در پاسخ نامه برایم نوشتند که در جغرافیای ایران چنین منطقهای وجود ندارد. به من برخورد که حتی وزارت کشورهم از وجود این منطقه آگاه نیست.
ابتدا فکر کردم که چگونه میتوانم فقر را در این منطقه ریشهکن سازم لذا به توزیع قند، چای و سایر مایحتاج زندگی پرداختم اما متوجه شدم باید ماهیگیری را به مردم یاد دهم نه ماهی خوردن را! در این سرزمین چیزی وجود نداشت جز یک طبیعت منحصربه فرد و چشمنواز.
لذا به مطالعه گیاهان آن منطقه پرداختم و یاد گرفتم چگونه طبیعت را به خدمت بگیرم سپس اقدام به راهاندازی لابراتوار و مدرسه کردم. به دانشآموزان آموختم گیاهان دشتها را بچینند و به لابراتوار بفروشند تا هزینه تحصیل خود را هم از این طریق تامین نمایند. به این ترتیب ۱۸۴ نفر از ۳۰ روستا مشغول تحصیل و کار شدند و هزینههای تحصیل خود را هم از طریق چیدن گیاهان تامین میکردند.
این کارخانه یکصد فرآورده تولید میکند و به اکثر کشورهای دنیا صادر میکند. من ۲۵۰ گونه گیاه را از سراسر دنیا جمعآوری کردهام و به ایران آوردهام و همان برایم پشتوانهای شد که اهداف عمرانیام را ادامه دهم به ۶۶ روستا برقرسانی کردم، مخابرات،درمانگاه، مدرسه، موزه، رستوران، پارک، فروشگاه و به طور کلی آنچه که در زندگی امروز بشر ضرورت دارد در این منطقه ایجاد کردم. من هیچ پشتوانه مالی یا میراث هنگفتی برای انجام این امور در اختیارنداشتم هیچ ارتباطات نفوذی هم در سیستمهای دولتی نداشتم بلکه فردی آزاد و مستقل و مفتخر به روستایی بودن هستم
زمانی که مجتمع کشاورزی کندلوس راهاندازی شد چند پروژه دیگر راهم انجام میدادم. حاصل تمام آن تلاشها تربیت مدیرکل، وکیل، شاعر، موسیقیدان، نویسنده و… از میان ۱۸۰ کودک بود که میخواستند همان چوپان، کشاورز و… باقی بمانند.
به دلیل تلاش هایی که در توسعه و آبادانی کندلوس صورت گرفت این منطقه جهانی شده است و دولت آن را به عنوان یک منطقه توریستی بینالمللی انتخاب کرده است. کندلوس امروز قطب بینالمللی توریستی است. سالی ۶۰ هزار گردشگر داریم که اتفاق پیش پاافتادهای برای یک ایرانی نیست.»
مشکلات
زمانی که شرکت هگزان را با پتروشیمی شریک شد پس از مدتی متوجه شد حاصل ۲۰ سال تلاش بیوقفهاش به صفر رسیده است و او مانده و کوهی از بدهی که پتروشیمی آنرا پرداخت نکرده بود و بانک او را مقصر می دانست. لذا مجبور شد از طریق نزول بدهی ها را پرداخت کند و مجددا با اجاره یک دفتر کوچک کارش را از صفر آغاز نماید. شرایط بسیار سختی پیشرو داشت، فشارهای مالی زیادی هم به دوشش بود از سویی دو میلیارد تومان بدهی به بانک داشت و او را ممنوعالخروج اعلام کرده بودند دورانی را سپری کرده که حتی هزینه روزمره هم به سختی تامین میشد. اما تلاش کرد و با یک دفتر کوچک به تولید لوازم آرایشی بهداشتی پرداخت و برای اولین بار در ایران ژل کتیرا را روانه بازار مصرف کرد.
سپس با پوست میوههای معطر چای کیسهای با ۱۰ طعم مختلف را به تولید انبوه رساند که آنهم با موفقیت روبرو شد. شبانهروز کار کرد تا توانست سراپا بایستد. بارها گفتهاست:« اگر مرا در کویرلوت رهاسازی پس از یک سال که به کویر بیایید مشاهده خواهید کرد که در آنجا هم باغی درست کردهام! »
در طی سالهای فعالیت با شکستهای وحشتناک و سنگینی مواجه بود حتی به دلیل حضور درعرصههای فرهنگی کاندیدای قتلهای زنجیرهای هم شد. وزارت اطلاعات بعدها متوجه شد که او فردی سیاسی نیست بلکه عاشق ایران و سرزمینش است.
کارآفرین
به نظر دکتر جهانگیری کارآفرینی دو بخش دارد که ریشه در ژنتیک و اکتساب از محیط دارد:
«فردی که از همان کودکی جاهطلب است و بزرگ فکر میکند و ایدههای متعددی در ذهن میپروراند باید دانست که کارآفرین است و همین انسان کوچک، افقهای بزرگی را مشاهده میکند.
شرایط زندگی و اجتماع در کارآفرین شدن افراد موثر است ما در این جامعه و با این دولت زندگی میکنیم و میدانیم کسی به دادمان نخواهد رسید و حتی مورد تمسخر هم قرار میگیریم. اگر ایدههایی در ذهن دارید آن را باور کنید اما اگر به آن تحت عنوان سکو نگاه میکنید، کار نکردن را بهانه نکنید.
اگر آن این ایده را باور دارید آن را بارور سازید. من اعتقاد ندارم که مسائل مالی مشکل بزرگی برای توقف باشد. طرح را میتوان با دوستان، اطرافیان و بانک در میان گذاشت و انجام داد. من برای تحقق ایدهام منزلم را به فروش رساندهام اما از همان ابتدا به آن ایده اطمینان کافی داشتم. معقتدم کارآفرین نباید عمرش از به انجام یک فعالیت اختصاص دهد. باید سراغ فعالیتهای دیگر هم برود و مثلا صد ایده را به نتیجه برساند. اگر کارآفرین در یک شغل باقی بماند دیگر کارآفرین نیست.»
این کارآفرین فعال و خستگی ناپذیر که از سوی یونسکو و میراث فرهنگی به عنوان چهره ماندگار معرفی شده کشور ایران را به علت داشتن منابع عظیم انرژی و نیروی انسانی ارزان، بهترین جا برای سرمایهگذاری میداند اگر چه معتقد است سیستم دولتی و تکیه بر ثروت حاصله از نفت، یک مانع اساسی در راه کارآفرینی بشمار میرود و بهترین مسیر در این عرصه توسعه کسب و کارهای جدید خانگی و کوچک است.
او بزرگترین آرزوی خود را ایجاد پنج میلیون فرصت شغلی برای جوانان ایرانی میداند و معتقد است این کار فقط با دورنگری و ایدهها و روشهای نو امکانپذیر است و ادامه سبک سنتی کشاورزی و صنعت و بازار در ایران جواب نمیدهد.
گفتنی است در سال ۱۳۸۸ دکتر جهانگیری به عنوان کارآفرین نمونه کشور برگزیده و معرفی شدند.
مأموریت ما موفقیت شماست.